درباره وبلاگ
دوستان عزیز به وبلاگ من خوش آمدیدنظر یادتون نره
عشقی....
<-PostCategory->
دیرگاهی است در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است
بانگی از دور مرا می خواند
لیک پاهایم در قیر شب است
+ نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب: ,ساعت 11:37
توسط
احمد
| نظر بدهيد
شعر
<-PostCategory->
گلی چیدم که ازگلهاغریبه/نه نارنجو نه لیموونه سیبه/گلی چیدم گلی بالابلندی که هرگز دست نامهرم ندیده
+ نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب: ,ساعت 11:20
توسط
احمد
| نظر بدهيد
حقیقت تلخ
<-PostCategory->
برهنه می آییم
برهنه می بوسیم
برهنه می میریم
با این همه عریانی
هنوز قلب ِ هیچ کس پیدا نیست!!
شاعر: یاور مهدی پور
+ نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب: ,ساعت 11:19
توسط
احمد
| نظر بدهيد
سفرعشق
<-PostCategory->
سفر نکن خورشیدکم ترک نکن منو نرو
نبودنت مرگ منه راهی این سفر نشو
اگر چه من به چشم تو کمم قدیمی ام گمم
آتشفشان عشقم و دریای پر تلاطمم
+ نوشته شده در دو شنبه 13 آبان 1392برچسب: ,ساعت 11:18
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
ازتب تند من نترس که عاشق چشات منم، هزارسالم بیادبره کم نمیشه ازخواستنم، ازتب تند من نترس که یه روزی عوض بشم ازتو به قیمت جونم محال که دست بکشم.. دوست دارم
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:20
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشا ی تو همین یک لحظه باقی است...........
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:19
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشا ی تو همین یک لحظه باقی است...........
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:18
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
"فقط یک روز در خیابان لبخند بزن! شاید کسی
در انتظار معجزه ای از جانب خدا باشد!!! "
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:17
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
دختر است دیگر گاهے دلش میخواهد بهانہ های الکے بگیرد به هواے آغوش تو... شآنہ هاے تو که بعد تو آرام..... خیلے آرام در گوشش زمزمه کنے :ببین... من عآشقتم
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:16
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
هرگز گمان مبر که زخیال تو غافلم....
گرمانده ام خموش خدا داندودلم...
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:14
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
اگه کسی رو دوست داری، نه براش ستاره باش نه آفتاب، چون هردوشون مهمون زود گذرند، پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی.
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:13
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد..
دوباره دوام می آورد..
اما هرچه باشد.. ریسمان پاره ای است
شاید ما دوباره همدیگر را پیدا کنیم..
اما در آنجا که ترکم کردی..
هرگز دوباره مرا نخواهی یافت..
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:11
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
برمزارم گریه کن اشک مراجان می دهد!
بوسه هایت بوی عشق بوی باران می دهد!
دست بر قبرم بکش تاحس کنی مرگ مرا!
دست هایت دردهایم را تسلا می دهد...
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:9
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
گفته باشم!!!!!!! من درد میکشم... تو اما چشمانت را ببند... سخت است بدانم میبینی و بی خیالی!!!!!
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:7
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
انصاف نیست...
دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی...
و آنقدر بزرگ باشد...
که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی...
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:5
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
ﺩﻝ ﮐﻨﺪﻥ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﻮﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺎ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﯼ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ
ﺯﻝ ﺑﺰﻧﻢ ﻭ ﺑﮕﻢ :ﻋﺎﺷﻘﻤﯽ...، ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 9:4
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
نفسم می گیرد توی، هوایی که نفس های تو نیست (سهراب سپهری)
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 8:59
توسط
احمد
| 2 نظر
<-PostCategory->
هروقت کم می آورم...
می گویم :اصلا مهم نیست...
اما تو خوب میدانی
نبودنت چقدر برایم مهم است...
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 8:57
توسط
احمد
| نظر بدهيد
<-PostCategory->
هر وقت شکست عشقی خوردی بگو :گور بابای بعضیا، پیش به سوی بعدیا...
+ نوشته شده در جمعه 3 آبان 1392برچسب: ,ساعت 8:54
توسط
احمد
| نظر بدهيد